معنی مجهز ساختن، تحریک کردن اغاز، بهار جوانی، کمال، بهترین قسمت، نخستین اولیه، اصلی، برجسته، عمده، بار کردن، تفنگ را پر , کردن، بتونه کاری کردن، قبلا تعلیم دادن، اماده کردن, معنی مجهز ساختن، تحریک کردن اغاز، بهار جوانی، کمال، بهترین قسمت، نخستین اولیه، اصلی، برجسته، عمده، بار کردن، تفنگ را پر پ کردن، بتونه کاری کردن، قبلا تعلیم دادن، اماده کردن, معنی k[ix sاoتj، تpcdl lcbj اyاx، fiاc [mاjd، lkاg، fiتcdj rskت، josتdj اmgdi، اwgd، fc[sتi، ukbi، fاc lcbj، تtj; cا /c , lcbj، fتmji lاcd lcbj، rfgا تugdk bاbj، اkاbi lcbj, معنی اصطلاح مجهز ساختن، تحریک کردن اغاز، بهار جوانی، کمال، بهترین قسمت، نخستین اولیه، اصلی، برجسته، عمده، بار کردن، تفنگ را پر , کردن، بتونه کاری کردن، قبلا تعلیم دادن، اماده کردن, معادل مجهز ساختن، تحریک کردن اغاز، بهار جوانی، کمال، بهترین قسمت، نخستین اولیه، اصلی، برجسته، عمده، بار کردن، تفنگ را پر , کردن، بتونه کاری کردن، قبلا تعلیم دادن، اماده کردن, مجهز ساختن، تحریک کردن اغاز، بهار جوانی، کمال، بهترین قسمت، نخستین اولیه، اصلی، برجسته، عمده، بار کردن، تفنگ را پر , کردن، بتونه کاری کردن، قبلا تعلیم دادن، اماده کردن چی میشه؟, مجهز ساختن، تحریک کردن اغاز، بهار جوانی، کمال، بهترین قسمت، نخستین اولیه، اصلی، برجسته، عمده، بار کردن، تفنگ را پر , کردن، بتونه کاری کردن، قبلا تعلیم دادن، اماده کردن یعنی چی؟, مجهز ساختن، تحریک کردن اغاز، بهار جوانی، کمال، بهترین قسمت، نخستین اولیه، اصلی، برجسته، عمده، بار کردن، تفنگ را پر , کردن، بتونه کاری کردن، قبلا تعلیم دادن، اماده کردن synonym, مجهز ساختن، تحریک کردن اغاز، بهار جوانی، کمال، بهترین قسمت، نخستین اولیه، اصلی، برجسته، عمده، بار کردن، تفنگ را پر , کردن، بتونه کاری کردن، قبلا تعلیم دادن، اماده کردن definition,